فرنی با طعم لالا
امروز صبح یه کم زود تر بیدار شدم یعنی ساعت 9 بیدار شدم بازهم خوابیدم اما مثل هر روز خوابم کامل نبود به خاطر همین تمام روز را کلافه بودم هی نق می زدم ظهر هم یه کمی خوابیدم اما انگار جبران نشد عصری که بابایی رفت سر کار 4 ساعت تموم رسما بغل مامان بودم خیلی خوابم میومدا اما نمیدونم چرا نمی شد هی خوابم می برد هی بیدار می شدم گریه می کردم مامانی دیگه حسابی خسته شده بود. مامانی واسم عصرونه فرنی درست کرد یعنی دیگه شام بود منم نشستم تو بغل مامانی داشتم فرنی می خوردم خوشممزه بود همینجوری که داشتم فرنی می خوردم یهو دیدم لالا اومد سراغم با فرنی که تو دهنم بود خوابم برد مامانی هم تا متوجه شد کلی قربون صدقه من رفت ازم مثل اینکه فیلم و عسک هم گرفته ، این...
نویسنده :
مامان نی نی
22:13